این مقاله برای استفاده همکاران پزشک تهیه شده است، اما قسمتهای زیادی از آن می تواند جهت افراد علاقمند غیر پزشک مفید واقع شود. در صورتیکه مایلید مقالات ساده تری را در زمینه بیماری آلزایمر مطالعه کنید می توانید به وبسایت شخصی من مراجعه کنید و مقاله ای که در این زمینه به زبان ساده نوشته ام را مشاهده فرمایید. فرهاد عمادی متخصص مغز و اعصاب
مرور جامع علمی بیماری آلزایمر: از پاتوفیزیولوژی تا درمانهای نوظهور و مدیریت
مقدمه: تعریف بیماری آلزایمر و تأثیر جهانی آن
بیماری آلزایمر (AD) یک اختلال مزمن، پیشرونده و تحلیلبرنده عصبی است که با زوال شناختی، از دست دادن حافظه و اختلال در استدلال مشخص میشود و منجر به تداخل قابل توجهی در فعالیتهای روزمره میگردد.1 این بیماری شایعترین شکل زوال عقل است و مسئول حداقل دوسوم موارد زوال عقل در افراد ۶۵ سال و بالاتر محسوب میشود.1 مشخصههای پاتولوژیک آن شامل پلاکهای خارج سلولی آمیلوئید بتا (Aβ) و تودههای نوروفیبریلاری (NFTs) درون سلولی است که از پروتئین تاو هایپرفسفریله تشکیل شدهاند.1 این تغییرات مولکولی میتوانند سالها قبل از بروز علائم بالینی آشکار شوند.5 در سیر بیماری، سلولهای مغزی به تدریج از بین رفته و منجر به آتروفی و کوچک شدن مغز میشوند.3پلاکهای دلربای آمیلوئید در ایجاد آلزایمر متهم هستند
تحولات اخیر در معیارهای تشخیصی، درک بیماری آلزایمر را از یک سندرم بالینی صرف به یک فرآیند بیولوژیکی پیوسته تغییر داده است. معیارهای تشخیصی AD در سالهای ۱۹۸۴، ۲۰۱۱، ۲۰۱۸ و ۲۰۲۴ بهروزرسانی شدهاند تا دسترسی رو به رشد به بیومارکرها و توانایی بهبود یافته در شناسایی دورههای پیشبالینی بیماری را منعکس کنند.1 در آخرین بهروزرسانی در سال ۲۰۲۴، بیماری آلزایمر بهعنوان یک فرآیند بیولوژیکی بدون علامت با تغییرات نوروپاتولوژیک AD (ADNPC) توصیف شده است که با افزایش بار نوروپاتولوژیک به علائم بالینی پیشرفت میکند.1 یعنی بسیاری از ما که ظاهرا فاقد علامت خاصی در حوزه کارکردهای شناختی مغز مثل حافظه هستیم، ممکن است دچار این بیماری شده باشیم اما بار بیولوژیکی مشکل هنوز به قدری سنگین نشده باشد که دچار نشانه های واضح باشیم.این تغییر در تعریف، که بیماری را بهعنوان یک فرآیند بیولوژیکی آغاز شده قبل از بروز هرگونه زوال شناختی آشکار میشناسد، رویکرد به تشخیص و مداخله را به طور اساسی دگرگون میکند. این دیدگاه جدید، امکان شناسایی افراد در معرض خطر را دههها قبل از شروع علائم فراهم میآورد و راه را برای درمانهای واقعاً پیشگیرانه، نه فقط تعدیلکننده بیماری در مراحل علامتدار، هموار میسازد. این امر پیامدهای عمیقی برای مسیرهای تحقیقاتی آینده، استراتژیهای غربالگری سلامت عمومی و ملاحظات اخلاقی پیرامون تشخیص زودهنگام و مداخله در افراد بدون علامت دارد.
۱.۲. اپیدمیولوژی: آمار و پیشبینیهای کنونی (جهانی و ایالات متحده)
در سطح جهانی، تخمین زده میشود که حدود ۵۰ میلیون نفر با زوال عقل زندگی میکنند، که بیماری آلزایمر ۶۰ تا ۷۰ درصد از کل موارد را تشکیل میدهد.4 بر اساس منبعی دیگر، بیش از ۵۷.۴ میلیون نفر در سراسر جهان با زوال عقل زندگی میکنند.5 بدون توسعه درمانهای جدید برای کند کردن یا متوقف کردن پیشرفت بیماری، پیشبینی میشود که این تعداد به طور قابل توجهی افزایش یابد و تا سال ۲۰۵۰ به ۱۵۲.۸ میلیون نفر در سراسر جهان برسد.5شیوع آلزایمر بدلیل پیر شدن جمعیت در حال افزایش است.
در ایالات متحده، تخمین زده میشود که ۷.۲ میلیون آمریکایی ۶۵ سال و بالاتر در حال حاضر با زوال عقل از نوع آلزایمر زندگی میکنند.6 پیشبینی میشود که این تعداد تا سال ۲۰۶۰ به ۱۳.۸ میلیون نفر افزایش یابد، البته با فرض عدم پیشرفتهای پزشکی عمده برای پیشگیری یا درمان AD.6 بیماری آلزایمر در سال ۲۰۲۱ پنجمین علت اصلی مرگ و میر در افراد ۶۵ سال و بالاتر در ایالات متحده بود 2 و به دلیل همهگیری کووید-۱۹، در سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ به هفتمین علت اصلی مرگ و میر در مجموع تبدیل شد.6 با این حال، انتظار میرود که در سال ۲۰۲۳ دوباره جایگاه خود را بهعنوان ششمین علت اصلی مرگ و میر به دست آورد.6 بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۲، مرگ و میر ناشی از سکته مغزی، بیماری قلبی و HIV کاهش یافت، در حالی که مرگ و میر گزارش شده ناشی از AD بیش از ۱۴۲ درصد افزایش یافت.6
بار اقتصادی و اجتماعی بیماری آلزایمر بسیار چشمگیر است. میانگین هزینه سالانه مراقبت از یک بیمار مبتلا به AD پیشرفته بیش از ۵۰,۰۰۰ دلار تخمین زده میشود.4 در سال ۲۰۲۴، ارزش مراقبتهای بدون دستمزد برای زوال عقل، که توسط نزدیک به ۱۲ میلیون نفر از اعضای خانواده و سایر مراقبان غیررسمی ارائه شده و شامل ۱۹.۲ میلیارد ساعت مراقبت میشود، ۴۱۳.۵ میلیارد دلار برآورد شده است.6 این ارقام نشاندهنده کاهش تعداد مراقبان در مقایسه با یک دهه قبل و در عین حال افزایش میزان مراقبت ارائه شده توسط هر مراقب باقیمانده است.6 کل پرداختها در سال ۲۰۲۵ برای خدمات بهداشتی، مراقبت طولانیمدت و خدمات آسایشگاه برای افراد ۶۵ سال و بالاتر مبتلا به زوال عقل، ۳۸۴ میلیارد دلار تخمین زده میشود.6 این ارقام بر فوریت یافتن راهکارهای پیشگیری و درمانی مؤثر تأکید دارند. افزایش چشمگیر شیوع و هزینههای مرتبط با AD، به ویژه با توجه به افزایش امید به زندگی جهانی، نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در تحقیقات، توسعه درمانهای جدید و بهبود سیستمهای مراقبتی را بیش از پیش آشکار میسازد. این چالش نه تنها یک مسئله پزشکی، بلکه یک بحران سلامت عمومی و اقتصادی در مقیاس جهانی است که نیازمند رویکردهای جامع و هماهنگ میباشد.
پاتوفیزیولوژی و زیستشناسی مولکولی بیماری
پاتوفیزیولوژی بیماری آلزایمر (AD) شامل یک پیوستار بین پیری طبیعی و خود بیماری است، به طوری که برخی از نشانههای پاتولوژیک در افراد با عملکرد شناختی سالم نیز ظاهر میشوند.2 AD بر سه فرآیند حیاتی برای سلامت نورونی تأثیر میگذارد: ارتباط، متابولیسم و ترمیم.2 سلولهای عصبی در مغز از کار میافتند، ارتباطات خود را از دست میدهند و در نهایت میمیرند، که منجر به نارسایی حافظه، تغییرات شخصیتی و مشکلات در فعالیتهای روزمره میشود.2
۱. نقش آمیلوئید و تاو
دو مشخصه پاتولوژیک اصلی AD، پلاکهای آمیلوئید بتا (Aβ) و تودههای نوروفیبریلاری (NFTs) هستند.1
پلاکهای آمیلوئید بتا: پلاکهای پیری (SPs)، که عمدتاً از بتا-آمیلوئید (Aβ) تشکیل شدهاند، معمولاً قبل از شروع بالینی AD تجمع مییابند.2 این پلاکها رسوبات متراکم و عمدتاً نامحلول از پروتئین و مواد سلولی هستند که در خارج و اطراف نورونها یافت میشوند.2 آنها از Aβ، یک قطعه پروتئینی مشتق شده از پروتئین پیشساز آمیلوئید (APP)، تشکیل میشوند که با سایر مولکولها، نورونها و سلولهای غیرعصبی به هم میپیوندند.2 این پلاکها معمولاً در هیپوکامپ و سایر نواحی قشر مغز که در تفکر و تصمیمگیری نقش دارند، ایجاد میشوند و ممکن است از دهه پنجم زندگی شروع شوند.2 نقش دقیق پلاکهای Aβ در ایجاد AD یا اینکه آیا آنها محصول جانبی فرآیند AD هستند، هنوز ناشناخته است، اگرچه تغییرات در ساختار APP میتواند باعث شکل نادر و ارثی AD شود.2
تودههای نوروفیبریلاری (NFTs): تودههای نوروفیبریلاری الیاف پیچخورده نامحلولی هستند که در داخل سلولهای عصبی تجمع مییابند.2 در حالی که برخی پلاکها و تودهها در افراد مسن شایع هستند، مغز مبتلایان به AD آنها را به میزان بیشتری، به ویژه در مناطق حیاتی برای حافظه، نشان میدهد.2 جزء اصلی NFTs پروتئین تاو مرتبط با میکروتوبول است.2 در AD، تاو هایپرفسفریله شده در پریکاریا نورونهای هرمی بزرگ و متوسط تجمع مییابد.2 این تغییر شیمیایی باعث میشود تاو با رشتههای دیگر تاو جفت شود و تودههایی را تشکیل دهد که میکروتوبولها را متلاشی کرده و سیستم انتقال نورون را مختل میکنند.2 این فروپاشی میتواند منجر به اختلال در ارتباطات بین نورونها و در نهایت مرگ سلولی شود.2
تودههای نوروفیبریلاری (NFTs) در داخل سلولهای عصبی تجمع مییابند.
NFTs در ابتدا و به طور متراکم در لوب تمپورال توزیع میشوند و به شدت قشر انتورینال و هیپوکامپ را تحت تأثیر قرار میدهند.2 با پیشرفت AD، NFTs به سایر مناطق قشر مغز، از مناطق ارتباطی با مرتبه بالا، گسترش مییابند.2
بحث اصلی در پاتوژنز AD به رابطه بین رسوب آمیلوئید و تشکیل NFT مربوط میشود. شواهد نشان میدهد که متابولیسم غیرطبیعی آمیلوئید نقش پاتوژنیک کلیدی ایفا میکند.2 غلظتهای بالای Aβ فیبریلدار در نورونهای کشت شده نوروتوکسیک بوده و تغییرات مشخصه آپوپتوز را القا کرده و فسفریلاسیون پروتئین تاو را تغییر میدهند.2 جهشها در ژن
APP در AD خانوادگی با شروع زودهنگام و توسعه موشهای ترانسژنیک با تغییرات شناختی و SPs، نقش Aβ را بیشتر تأیید میکنند.2
۲. التهاب نورونی و استرس اکسیداتیو
مکانیسمهای التهابی و ایمنی نیز ممکن است در فرآیند تحلیلبرنده در AD نقش داشته باشند.2 میکروگلیاهای فعال در پلاکهای نوریتیک یافت میشوند و سطوح افزایش یافته سیتوکینها در سرم، پلاکهای قشری و نورونهای بیماران AD مشاهده میشود.2 گیرنده محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (RAGE) واسطه تعامل Aβ با سلولهای گلیال است و یک فعالسازی سلولی و پاسخ التهابی را آغاز میکند.2میکروگلیاها فقط به دفاع از نورونها نمی پردازند، به بازسازی آنها هم کمک می کنند.
آسیب اکسیداتیو نیز در AD رخ میدهد، با سطوح افزایش یافته آسیب اکسیداتیو که به طور انتخابی در مناطق مغزی تنظیمکننده عملکرد شناختی یافت میشود.2 این آسیب ممکن است یک رویداد اولیه باشد که اختلالات شناختی و ویژگیهای پاتولوژیک را آغاز میکند.2 استرس اکسیداتیو میتواند تغییرات سلولی، از جمله پراکسیداسیون لیپیدی در غشای سلولی را القا کند، که پروتئینهای غشایی درگیر در هموستاز یونی را مختل میکند.2 این امر منجر به افزایش کلسیم داخل سلولی و تجمع گونههای اکسیژن فعال (ROS) میشود که به اجزای سلولی آسیب میرساند و به طور بالقوه منجر به مرگ سلولی آپوپتوتیک میشود.2
۳. نقش ژنتیک: APOE ε4
از میان عوامل خطر ژنتیکی رو به افزایش شناسایی شده، ژن آپولیپوپروتئین E (APOE) قویترین و شایعترین عامل باقی میماند که بیش از نیمی از کل موارد AD را تحت تأثیر قرار میدهد.9 آلل ε4 ژن APOE به طور قابل توجهی خطر AD را افزایش میدهد، در حالی که آلل ε2 نسبت به آلل شایع ε3 محافظتکننده است.9 این آللهای ژنی سه ایزوفرم پروتئین apoE را کد میکنند که در دو موقعیت اسید آمینه متفاوت هستند.9 عملکرد فیزیولوژیک اصلی apoE واسطه انتقال لیپید در مغز و محیط است؛ با این حال، عملکردهای اضافی apoE در عملکردهای بیولوژیکی متنوع نیز شناسایی شدهاند.9Apolipoprotein E پروتئینی است که در متابولیسم چربیها نقش دارد.
آلل APOE ε4، یک عامل خطر مهم برای AD، ممکن است با ترویج ناتوانی در سرکوب تولید آمیلوئید، افزایش تولید آمیلوئید، یا اختلال در پاکسازی آمیلوئید نقش داشته باشد.2 کالبدشکافیها نشان میدهند که افراد دارای یک یا دو نسخه از آلل APOE ε4 تمایل به آمیلوئید بیشتری دارند.2 با این حال، بسیاری از حاملان APOE ε4 به AD مبتلا نمیشوند و بسیاری از بیماران AD این آلل را ندارند، که نشان میدهد این آلل به عنوان یک عامل خطر بیولوژیکی عمل میکند تا یک نشانگر تشخیصی قطعی.2 فشار خون بالا با ژنوتیپ APOE ε4 برای افزایش رسوب آمیلوئید تعامل دارد، که نشان میدهد کنترل فشار خون ممکن است رسوبات آمیلوئید را حتی در افراد مستعد ژنتیکی کاهش دهد.2عوامل محیطی مانند قرار گرفتن در معرض ذرات معلق نیز ممکن است با آللهای APOE تعامل داشته باشند تا پیری مغز و پاتوژنز AD را تسریع کنند.2
۴. سایر عوامل پاتوفیزیولوژیک
تغییرات نوروترانسمیترها: سیستم کولینرژیک، درگیر در حافظه، در AD دچار کمبود میشود، با کاهش فعالیت کولین استیلترانسفراز (CAT) و استیلکولیناستراز در مناطق مغزی آسیبدیده.2
پرزنیلینها: جهشها در ژنهای PS1 (کروموزوم ۱۴) و PS2 (کروموزوم ۱) با AD اتوزومال غالب با شروع زودهنگام مرتبط هستند که منجر به تولید بیش از حد ایزوفرم آمیلوئیدوژنیک Aβ ۴۲/۴۳ میشود.2
مقاومت به انسولین: کاهش نرخ متابولیسم گلوکز مغزی، که نشاندهنده مقاومت به انسولین است، ممکن است یک نشانگر اولیه خطر AD باشد.2
عفونت: عفونتهای مزمن با اسپیروکتها (مانند Treponemas, Borrelia burgdorferi) و ویروس هرپس سیمپلکس نوع ۱ به عنوان ارتباطات بالقوه در حال ظهور هستند، با Aβ که احتمالاً به عنوان یک پپتید ضد میکروبی عمل میکند.2
افسردگی: هم افسردگی در اواخر عمر و هم در اوایل زندگی به عنوان عوامل خطر برای AD و سایر انواع زوال عقل شناسایی شدهاند.2
ضربه مغزی: ضربه مغزی متوسط تا شدید یک عامل خطر مستند است که به طور بالقوه منجر به تجمع آمیلوئید و افزایش تولید Aβ میشود.2
اپیژنتیک: تغییرات در بیان ژن به دلیل تعاملات ژن-محیط، مانند قرار گرفتن در معرض سرب در اوایل زندگی، به عنوان عوامل در AD اسپورادیک پیشنهاد شدهاند.2
سیر بالینی و مراحل بیماری
تغییرات شناختی در بیماری آلزایمر (AD) تمایل به پیروی از یک الگوی مشخص دارند، که با اختلال حافظه آغاز شده و به تدریج به نقص در عملکردهای اجرایی، زبان و عملکردهای دیداری-فضایی پیشرفت میکند.4 با این حال، حدود ۲۰٪ از بیماران AD ممکن است در ابتدا با شکایات غیرحافظهای مانند مشکل در یافتن کلمات، مشکلات سازمانی یا دشواری در جهتیابی مراجعه کنند.4 در سایر بیماران، اختلال در پردازش بصری (که به عنوان سندرم آتروفی قشری خلفی شناخته میشود) یا آفازی پیشرونده "لوگوپنیک" که با مشکلات در نامگذاری و تکرار مشخص میشود، تظاهرات اولیه AD برای سالها قبل از درگیر شدن حافظه و سایر حوزههای شناختی است.4 هنوز هم، بیماران دیگری ممکن است با سندرم آکینتیک-ریژید-دیستونیک نامتقارن ("کورتیکوبازال") یا یک نوع دیساجرایی/رفتاری، یعنی نوع "فرونتال" AD مراجعه کنند.4 افسردگی، گوشهگیری اجتماعی و اضطراب در مراحل اولیه بیماری رخ میدهند و ممکن است پیشدرآمدی باشند قبل از اینکه علائم شناختی آشکار شوند.4افسردگی، گوشهگیری اجتماعی و اضطراب در مراحل اولیه آلزایمر رخ میدهند
۱. اختلال شناختی خفیف (MCI)
در مراحل اولیه AD فراموشی از نوع تیپیکال، از دست دادن حافظه ممکن است تشخیص داده نشود یا به فراموشی خوشخیم ناشی از پیری نسبت داده شود.4 اصطلاح "زوال شناختی ذهنی" به بدتر شدن خوددرک شده در حافظه یا سایر تواناییهای شناختی اشاره دارد که ممکن است برای دیگران قابل توجه نباشد یا در آزمایشهای روانعصبی رسمی آشکار نشود.4 هنگامی که از دست دادن حافظه برای بیمار و خانواده و دوستان قابل توجه میشود و در آزمایشهای حافظه استاندارد تأیید میشود، اصطلاح "اختلال شناختی خفیف" (MCI) اغلب استفاده میشود.4 این ساختار اطلاعات پیشآگهی مفیدی را ارائه میدهد، زیرا حدود ۵۰٪ از بیماران MCI (تقریباً ۱۲٪ در سال) طی ۴ سال به AD پیشرفت خواهند کرد.8 به طور فزایندهای، ساختار MCI با مفهوم "AD علامتدار اولیه" جایگزین میشود تا نشان دهد که AD بیماری زمینهای (بر اساس شواهد بالینی یا بیومارکر) در بیماری است که از نظر عملکردی جبران شده است.8 حتی زودتر در سیر بیماری، "AD پرودرومال" به یک مرحله قبل از MCI اشاره دارد.8
افراد مبتلا به MCI ممکن است در تشخیص تعداد یا ترتیب مراحل لازم برای انجام یک کار مشکل داشته باشند.10 توانایی تصمیمگیری صحیح نیز ممکن است دشوارتر شود.10 لازم به ذکر است که همه افراد مبتلا به اختلال شناختی خفیف، بیماری آلزایمر ندارند.10 MCI اغلب بر اساس بررسی علائم توسط یک متخصص مراقبتهای بهداشتی تشخیص داده میشود.10
۲. مراحل زوال عقل آلزایمر: خفیف، متوسط و شدید
زوال عقل خفیف ناشی از بیماری آلزایمر: در این مرحله، برای خانواده و پزشکان روشن میشود که فرد مشکلات قابل توجهی در حافظه و تفکر دارد.10 علائم بر عملکرد روزانه تأثیر میگذارند.10 افراد ممکن است موارد زیر را تجربه کنند:
از دست دادن حافظه رویدادهای اخیر: افراد ممکن است در به خاطر سپردن اطلاعات تازه آموخته شده مشکل داشته باشند و سوالات مشابه را بارها و بارها تکرار کنند.3
مشکل در حل مسئله، وظایف پیچیده و قضاوت صحیح: برنامهریزی یک رویداد خانوادگی یا تراز کردن دفترچه چک ممکن است طاقتفرسا شود.3 بسیاری از افراد دچار اشتباهات قضاوتی میشوند، مانند تصمیمات مالی.3
تغییرات در شخصیت: افراد ممکن است ساکت یا گوشهگیر شوند، به ویژه در موقعیتهای اجتماعی چالشبرانگیز.3 آنها ممکن است تحریکپذیر یا عصبانی شوند، که برای آنها معمول نیست.3 کاهش انگیزه برای انجام وظایف نیز شایع است.10
مشکل در سازماندهی و بیان افکار: در این مرحله، افراد ممکن است نتوانند کلمات مناسب را برای توصیف اشیاء پیدا کنند.3 آنها ممکن است در بیان واضح ایدهها مشکل داشته باشند.3
گم شدن یا گم کردن وسایل: افراد در یافتن راه خود، حتی در مکانهای آشنا، مشکل فزایندهای دارند.3 گم کردن یا گم کردن وسایل، از جمله اقلام با ارزش، نیز شایع است.3
زوال عقل متوسط ناشی از بیماری آلزایمر: در این مرحله، افراد بیشتر گیج و فراموشکار میشوند.10 آنها شروع به نیاز به کمک بیشتر در فعالیتهای روزمره و مراقبت از خود میکنند.10 افراد ممکن است:
قضاوت ضعیفتر و سردرگمی عمیقتر: افراد نمیدانند کجا هستند، چه روزی از هفته است یا چه فصلی است.10 آنها ممکن است اعضای خانواده یا دوستان نزدیک را با یکدیگر اشتباه بگیرند یا غریبهها را با خانواده اشتباه بگیرند.10 آنها ممکن است سرگردان شوند، احتمالاً در جستجوی محیطی که برایشان آشناتر باشد.10 این رفتارها باعث میشود تنها گذاشتن آنها ناامن باشد.10
تجربه از دست دادن حافظه بیشتر: افراد ممکن است جزئیات تاریخچه شخصی خود، مانند آدرس، شماره تلفن یا محل تحصیل خود را فراموش کنند.10 آنها داستانهای مورد علاقه را تکرار میکنند یا برای پر کردن شکافهای حافظه داستان میسازند.10
نیاز به کمک در برخی فعالیتهای روزمره: آنها ممکن است برای انتخاب لباس مناسب برای موقعیت یا آب و هوا به کمک نیاز داشته باشند.10 افراد در این مرحله ممکن است در حمام کردن، نظافت، استفاده از توالت و سایر مراقبتهای شخصی نیز به کمک نیاز داشته باشند.10 برخی ممکن است گهگاه کنترل مثانه یا روده خود را از دست بدهند.10
تغییرات قابل توجه در شخصیت و رفتار: غیرمعمول نیست که افراد در مرحله زوال عقل متوسط دچار سوءظنهای بیاساس شوند.10 به عنوان مثال، ممکن است متقاعد شوند که دوستان، خانواده یا مراقبان حرفهای از آنها سرقت میکنند.10 یا ممکن است همسر یا شریک زندگی خود را به داشتن رابطه نامشروع متهم کنند.10 برخی دیگر ممکن است چیزهایی را ببینند یا بشنوند که واقعاً وجود ندارند.10 افراد اغلب بیقرار یا تحریکپذیر میشوند، به ویژه در اواخر روز.10 برخی افراد ممکن است دچار طغیانهای رفتاری فیزیکی پرخاشگرانه شوند.10
زوال عقل شدید در مرحله پایانی ناشی از بیماری آلزایمر: در این مرحله، افراد به طور کلی:
توانایی برقراری ارتباط را از دست میدهند: افراد دیگر نمیتوانند مکالمه کنند یا به روشی منطقی صحبت کنند.10 آنها ممکن است فقط گهگاه کلمات یا عباراتی را بگویند.10
نیاز به کمک روزانه در مراقبت شخصی دارند: این شامل کمک کامل در غذا خوردن، لباس پوشیدن، استفاده از توالت و سایر وظایف مراقبت شخصی روزانه است.10
تجربه کاهش تواناییهای فیزیکی: افراد در این مرحله ممکن است بدون کمک قادر به راه رفتن نباشند.10 آنها حتی ممکن است نتوانند بدون حمایت بنشینند یا سر خود را بالا نگه دارند.10 عضلات ممکن است سفت شوند و رفلکسها به روش معمول پاسخ ندهند.10 در نهایت، فرد توانایی بلع و کنترل عملکرد مثانه و روده را از دست میدهد.10
معیارهای تشخیصی، تصویربرداری و بیومارکرها
تشخیص بیماری آلزایمر (AD) یک فرآیند پیچیده است که به طور فزایندهای بر ترکیبی از ارزیابی بالینی، معیارهای تشخیصی استاندارد شده، و استفاده از روشهای تصویربرداری پیشرفته و بیومارکرها متکی است. پیشرفتهای سریع در توسعه بیومارکرهای مایع مغزی نخاعی (CSF) و پلاسما برای Aβ و تاو فسفریله شده، امکان تشخیص نشانههای پاتولوژیک AD را در افراد زنده فراهم کرده و راه را برای تشخیص زودهنگام و مداخله با درمانهای بیولوژیکی خاص باز کرده است.4
۱. معیارهای تشخیصی (DSM-5 و NIA-AA)
DSM-5 (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم):
بر اساس DSM-5-TR، معیارهای تشخیصی AD نیازمند زوال در حافظه و یادگیری و حداقل یک حوزه شناختی دیگر از شش حوزه شناختی است.11 این شش حوزه شامل توجه پیچیده، عملکرد اجرایی، یادگیری و حافظه، زبان، ادراک-حرکت، و شناخت اجتماعی هستند.11
علاوه بر این، این زوال شناختی باید با فعالیتهای روزمره (ADL) تداخل داشته باشد.11
DSM-5-TR مثالهایی از علائم یا مشاهدات مربوط به اختلالات در فعالیتهای روزمره را ارائه میدهد. برای مثال، در مرحله خفیف، فرد در به خاطر آوردن رویدادهای اخیر مشکل دارد و به طور فزایندهای به یادداشتبرداری یا تقویم وابسته میشود.11 در مرحله شدید، فرد در مکالمه، اغلب در همان مکالمه، خود را تکرار میکند.11 این مثالها نشاندهنده مشکلات در یادآوری یا دشواری در آوردن خاطرات به آگاهی هستند.11
DSM-5 معیارهای "اختلال نوروکوگنیتیو عمده یا خفیف ناشی از بیماری آلزایمر" را در سه معیار اصلی دستهبندی میکند: الف) فرد باید معیارهای تشخیصی اختلال نوروکوگنیتیو عمده یا خفیف را برآورده کند. ب) شروع تدریجی و زوال تدریجی عملکرد شناختی در یک یا چند حوزه برای اختلال نوروکوگنیتیو خفیف، یا دو یا چند حوزه برای اختلال نوروکوگنیتیو عمده وجود داشته باشد. ج) معیارهای تشخیصی زوال عقل آلزایمر احتمالی یا ممکن باید برآورده شود.12
"زوال عقل آلزایمر احتمالی" با وجود جهش ژنتیکی مسبب AD (بر اساس سابقه خانوادگی یا آزمایش ژنتیکی) یا در صورت عدم وجود جهش ژنتیکی، با سه شاخص زیر مشخص میشود: ۱) زوال در حافظه یا یادگیری و حداقل یک حوزه شناختی دیگر (بر اساس سابقه یا آزمایشهای روانعصبی)، ۲) زوال شناختی پایدار بدون دورههای ثبات، و ۳) عدم وجود نشانههایی از سایر مشکلات روانشناختی، عصبی یا پزشکی مسئول زوال شناختی.12
"زوال عقل آلزایمر ممکن" (برای اختلال نوروکوگنیتیو خفیف) در صورتی مشخص میشود که شاخص اول (زوال در حافظه/یادگیری و یک حوزه شناختی دیگر) وجود نداشته باشد، اما شاخصهای ۱، ۲ و ۳ (همانطور که در بالا برای AD احتمالی بدون جهش ژنتیکی ذکر شد) وجود داشته باشند، و اختلال شناختی را نتوان به یک فرآیند بیماری پزشکی، عصبی یا روانی دیگر، یا استفاده از مواد تجویزی یا غیرقانونی نسبت داد.12
NIA-AA (مؤسسه ملی پیری-انجمن آلزایمر):
معیارهای انجمن آلزایمر ۲۰۲۴ برای تشخیص بیماری آلزایمر معمولاً بر اساس وجود پلاکها و تودهها، نه فقط Aβ، استوار است.13 این معیارها AD را به عنوان یک ساختار بیولوژیکی تعریف میکنند که ابتدا در افراد زنده از طریق بیومارکرهای "Core 1" قابل تشخیص است، که بر اساس اسکن مثبت آمیلوئید PET با خوانش بصری است.14
دادههای همبستگی PET-کالبدشکافی نشان میدهند که تشخیص قابل اعتماد یک اسکن آمیلوئید PET مثبت از فاز ۲ تال آغاز میشود، نه فاز ۱ تال.13 علاوه بر این، مقادیر Centiloid آمیلوئید PET ≥ ۲۵ (که محدوده ۲۴-۳۰ Centiloid مربوط به آستانه یک مطالعه بصری مثبت است)، به شدت پیشبینیکننده تغییرات نوروپاتولوژیک AD (ADNC) متوسط/بالا هستند.13 این تغییرات شامل پلاکهای نوریتیک CERAD متوسط/مکرر به علاوه Braak NFT ≥ III هستند.14 این دادهها از موضع معیارهای بازنگری شده AD حمایت میکنند که اسکن آمیلوئید PET غیرطبیعی (و به تبع آن سایر بیومارکرهای Core 1) معمولاً با ADNC متوسط/بالا نوروپاتولوژیک کلاسیک مطابقت دارد.13
این رویکرد نشان میدهد که تشخیص AD به طور فزایندهای به شواهد بیولوژیکی عینی، فراتر از علائم بالینی صرف، متکی است. این تغییر پارادایم، امکان تشخیص در مراحل اولیه، حتی در افراد بدون علامت را فراهم میآورد و پتانسیل مداخله زودهنگام را برای کند کردن یا جلوگیری از پیشرفت بیماری افزایش میدهد.
۲. روشهای تصویربرداری و بیومارکرها
بیومارکرها: بیومارکرها میتوانند وجود پلاکها و تودهها را در مغز تشخیص دهند.15 این آزمایشها شامل انواع خاصی از اسکنهای توموگرافی گسیل پوزیترون (PET) از مغز هستند.15 پروتئینهای آمیلوئید و تاو را میتوان در بخش مایع خون یا در مایعی که مغز و نخاع را احاطه کرده است، معروف به مایع مغزی نخاعی (CSF)، اندازهگیری کرد.15 اخیراً، آزمایشهای بیومارکر خونی به اندازه کافی دقیق شدهاند که میتوانند نشان دهند آیا فرد احتمالاً آمیلوئید در مغز خود دارد یا خیر.15 آزمایشهای بیومارکر تا همین اواخر عمدتاً در کارآزماییهای بالینی استفاده میشدند، اما متخصصان مراقبتهای بهداشتی شروع به استفاده از آنها همراه با سایر آزمایشها برای کمک به تشخیص بیماری آلزایمر کردهاند.15 آزمایشهای بیومارکر همچنین میتوانند به متخصصان مراقبتهای بهداشتی اطلاع دهند که بیماری در مراحل اولیه یا بعدی است.15
بیومارکرهای CSF: اختلال عملکرد سیناپسی یک فرآیند اولیه در پاتوژنز بیماری آلزایمر است.16 مطالعات پاتولوژیک نشان دادهاند که از دست دادن سیناپسها ارتباط نزدیکی با زوال شناختی دارد.16 چندین پروتئین خاص سیناپسی در مسیرهای سیناپسی متمایز را میتوان در CSF اندازهگیری کرد.16 از جمله آنها، نوروگرانین پروتئین پسسیناپسی و پروتئینهای پیشسیناپسی SNAP-25، GAP-43 و سیناپتوتگمین-۱ به طور گستردهای مورد مطالعه قرار گرفتهاند.16 شواهد روشنی از افزایش این بیومارکرهای سیناپسی CSF در بیماران علامتدار AD (از جمله AD پرودرومال و زوال عقل AD) وجود دارد.16 یک مطالعه اخیر نشان داد که این چهار بیومارکر سیناپسی CSF به طور دقیق AD علامتدار را از سایر انواع زوال عقل متمایز میکنند.16 نوروگرانین CSF به طور دقیق افراد مبتلا به AD، حتی در فاز پرودرومال آن، را از افراد سالم یا افراد مبتلا به سایر بیماریهای عصبی متمایز میکند.16
تصویربرداری:
تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI): MRI از امواج رادیویی و یک میدان مغناطیسی قوی برای تولید تصاویر دقیق از مغز استفاده میکند.15 آنها ممکن است کوچک شدن برخی از مناطق مغزی مرتبط با بیماری آلزایمر را نشان دهند.15 اسکنهای MRI همچنین میتوانند سایر شرایطی را که ممکن است باعث علائم مشابه شوند، مانند سکته مغزی، آسیب یا تومورها، رد کنند.15 MRI به طور کلی برای ارزیابی زوال عقل به CT اسکن ترجیح داده میشود.15 MRI همچنین قبل از شروع برخی داروهای آلزایمر و در طول درمان برای نظارت بر عوارض جانبی احتمالی انجام میشود.15
توموگرافی کامپیوتری (CT): CT اسکن، یک فناوری اشعه ایکس تخصصی، تصاویر مقطعی از مغز شما تولید میکند.15 معمولاً برای رد تومورها، سکتههای مغزی و آسیبهای سر استفاده میشود.15
توموگرافی گسیل پوزیترون (PET): اسکن PET میتواند تصاویری از فرآیند بیماری را ثبت کند.15 در طول اسکن PET، یک ردیاب رادیواکتیو با سطح پایین به خون تزریق میشود تا یک ویژگی خاص در مغز را نشان دهد.15
تصویربرداری FDG PET (فلورودئوکسیگلوکز PET): اسکنهای FDG PET مناطقی از مغز را نشان میدهند که در آنها مواد مغذی به درستی برای انرژی استفاده نمیشوند (متابولیسم).15 یافتن الگوهایی در مناطق با متابولیسم پایین میتواند به تمایز بین بیماری آلزایمر و سایر انواع زوال عقل کمک کند.15
تصویربرداری آمیلوئید PET: این روش میتواند پلاکهای آمیلوئید را در مغز اندازهگیری کند.15 این آزمایش عمدتاً در تحقیقات استفاده میشود اما ممکن است در صورت بروز علائم زوال عقل غیرمعمول یا با شروع بسیار زودهنگام استفاده شود.15
تصویربرداری تاو PET: این روش تودههای نوروفیبریلاری را در مغز اندازهگیری میکند.15
این ابزارهای تشخیصی پیشرفته، به ویژه بیومارکرها و تصویربرداری PET، نقش حیاتی در تشخیص دقیقتر و زودهنگام AD ایفا میکنند. توانایی شناسایی نشانههای بیولوژیکی بیماری قبل از بروز علائم بالینی آشکار، فرصتهای جدیدی را برای مداخلات پیشگیرانه و درمانهای هدفمند فراهم میآورد. این پیشرفتها نه تنها دقت تشخیصی را افزایش میدهند، بلکه درک ما از پاتوژنز بیماری را نیز عمیقتر میکنند و به توسعه استراتژیهای درمانی مؤثرتر کمک میکنند.
تشخیصهای افتراقی مهم
تشخیص افتراقی زوال عقل آلزایمر از سایر انواع زوال عقل و شرایطی که میتوانند علائم شناختی مشابهی ایجاد کنند، برای مدیریت مناسب بیمار ضروری است. در حالی که AD شایعترین علت زوال عقل است، چندین بیماری دیگر نیز میتوانند منجر به اختلال شناختی پیشرونده شوند.
۱. زوال عقل با اجسام لویی (Lewy Body Dementia - LBD)
زوال عقل با اجسام لویی دومین نوع شایع زوال عقل پس از بیماری آلزایمر است.17 رسوبات پروتئینی به نام اجسام لویی در سلولهای عصبی مغز ایجاد میشوند.17 این رسوبات پروتئینی بر مناطق مغزی درگیر در تفکر، حافظه و حرکت تأثیر میگذارند.17 دو شکل از LBD وجود دارد که علائم شناختی ایجاد میکنند: زوال عقل با اجسام لویی و زوال عقل بیماری پارکینسون.17علائم: علائم LBD میتواند شامل موارد زیر باشد:
توهمات بینایی: دیدن چیزهایی که وجود ندارند، یکی از اولین علائم LBD است.17 این توهمات اغلب به طور منظم رخ میدهند و ممکن است شامل دیدن اشکال، حیوانات یا افرادی باشند که وجود ندارند.17 توهمات شامل صداها، بوها یا لمس نیز ممکن است.17
علائم حرکتی: علائم بیماری پارکینسون ممکن است رخ دهد، از جمله حرکت آهسته، عضلات سفت، لرزش یا راه رفتن نامنظم.17 این میتواند باعث افتادن فرد شود.17
تنظیم ضعیف عملکردهای بدن: LBD میتواند بر نحوه کنترل فشار خون، ضربان قلب، تعریق و هضم توسط سیستم عصبی خودمختار تأثیر بگذارد.17 این میتواند منجر به افت ناگهانی فشار خون هنگام ایستادن، سرگیجه، افتادن، از دست دادن کنترل مثانه و مشکلات روده مانند یبوست شود.17
تغییرات شناختی: افراد مبتلا به LBD ممکن است تغییراتی در تفکر داشته باشند که شبیه علائم بیماری آلزایمر است، از جمله سردرگمی، توجه ضعیف، مشکلات دیداری-فضایی و از دست دادن حافظه.17 با این حال، در LBD، از دست دادن حافظه ممکن است یک علامت اولیه نباشد.18
مشکل در خواب: افراد مبتلا به LBD میتوانند اختلال رفتاری خواب REM (REM sleep behavior disorder) داشته باشند، که باعث میشود افراد رویاهای خود را در حین خواب به صورت فیزیکی اجرا کنند.17
توجه متغیر: دورههای خوابآلودگی، دورههای طولانی خیره شدن به فضا، چرتهای طولانی در طول روز یا گفتار نامنظم ممکن است.17
افسردگی یا بیتفاوتی: افراد مبتلا به LBD ممکن است دچار افسردگی یا از دست دادن انگیزه شوند.17
تفاوتهای کلیدی با AD: در حالی که AD عمدتاً با از دست دادن حافظه شروع میشود و به تدریج پیشرفت میکند، LBD اغلب با توهمات بینایی، نوسانات شناختی قابل توجه و علائم پارکینسونیسم در مراحل اولیه مشخص میشود.17 نوسانات در عملکرد شناختی بارزترین ویژگی LBD است، که با نوسانات همزمان در توجه و هوشیاری متمایز میشود.18
زوال عقل فرونتوتمپورال (FTD) یک اصطلاح چتری برای گروهی از بیماریهای مغزی است که عمدتاً لوبهای فرونتال و تمپورال مغز را تحت تأثیر قرار میدهند.19 این مناطق مغزی با شخصیت، رفتار و زبان مرتبط هستند.19 در FTD، بخشهایی از این لوبها کوچک میشوند (آتروفی).19 FTD حدود ۱۰٪ تا ۲۰٪ از موارد زوال عقل را تشکیل میدهد.19تفاوت درگیری اولیه و گسترش پاتولوژی بین آلزایمر و دمانس فرونتوتمپورالعلائم: علائم FTD بسته به اینکه کدام قسمت از مغز تحت تأثیر قرار گرفته است، متفاوت است.19 علائم با گذشت زمان، معمولاً در طی سالها، بدتر میشوند.19
تغییرات رفتاری: شایعترین علائم FTD شامل تغییرات شدید در رفتار و شخصیت است.19 این شامل رفتار اجتماعی نامناسب، از دست دادن همدلی و مهارتهای بین فردی، عدم قضاوت، از دست دادن بازداری، بیتفاوتی، رفتارهای اجباری، کاهش بهداشت شخصی و تغییرات در عادات غذایی است.19
علائم گفتار و زبان: برخی زیرگروههای FTD منجر به تغییرات در توانایی زبان یا از دست دادن گفتار میشوند.19 این شرایط میتواند باعث افزایش مشکل در استفاده و درک زبان نوشتاری و گفتاری، مشکل در نامگذاری اشیاء، عدم دانستن معانی کلمات و گفتار مردد شود.19
شرایط حرکتی: زیرگروههای نادر FTD باعث حرکاتی شبیه به آنچه در بیماری پارکینسون یا اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) دیده میشود، میشوند.19
تفاوتهای کلیدی با AD:
سن تشخیص: اکثر افراد مبتلا به FTD در سنین ۴۰ تا اوایل ۶۰ سالگی تشخیص داده میشوند، در حالی که آلزایمر با افزایش سن شایعتر میشود.20
از دست دادن حافظه: از دست دادن حافظه در آلزایمر اولیه یک علامت برجستهتر است.20 اگرچه FTD پیشرفته نیز میتواند باعث از دست دادن حافظه شود، اما اثرات اولیه آن بر رفتار و زبان است.20
تغییرات رفتاری: در bvFTD (نوع رفتاری FTD)، تغییرات رفتاری اغلب اولین علائم قابل توجه هستند.20 در آلزایمر، تغییرات رفتاری نیز شایع هستند اما تمایل دارند در مراحل بعدی بیماری رخ دهند.20
مشکلات جهتیابی فضایی: مشکل در جهتیابی فضایی، مانند گم شدن در مکانهای آشنا، در آلزایمر شایعتر از FTD است.20
مشکلات گفتاری: افراد مبتلا به آلزایمر ممکن است در یافتن کلمه مناسب یا به خاطر سپردن نامها مشکل داشته باشند، اما آنها تمایل دارند در صحبت کردن، درک گفتار دیگران یا خواندن کمتر از افراد مبتلا به FTD مشکل داشته باشند.20
توهمات و هذیانها: اینها در پیشرفت آلزایمر نسبتاً شایع هستند، اما در FTD نسبتاً نادرند.20
۳. زوال عقل عروقی (Vascular Dementia - VaD)
زوال عقل عروقی یک اصطلاح کلی است که مشکلات در استدلال، برنامهریزی، قضاوت، حافظه و سایر فرآیندهای فکری ناشی از آسیب مغزی از اختلال جریان خون به مغز را توصیف میکند.21 نواحی سفید دچار محرومیت خونرسانی شده اند.علائم: علائم VaD بسته به قسمتی از مغز که جریان خون آن مختل شده است، متفاوت است.21 مهمترین علائم VaD تمایل به درگیر کردن سرعت تفکر و حل مسئله دارند تا از دست دادن حافظه، که تفاوت کلیدی با بیماری آلزایمر است.21
سردرگمی و مشکل در تمرکز: افراد ممکن است در تمرکز و توجه مشکل داشته باشند.21
کاهش توانایی در سازماندهی افکار یا اقدامات: مشکل در برنامهریزی، سازماندهی و تصمیمگیری.21
مشکلات حافظه: اگرچه کمتر از AD برجسته است، اما ممکن است رخ دهد، به ویژه اگر مناطق مغزی مرتبط با حافظه آسیب ببینند.21
بیقراری و تحریکپذیری: این علائم رفتاری میتوانند در VaD نیز دیده شوند.21
علائم فیزیکی: راه رفتن نامنظم، نیاز ناگهانی یا مکرر به ادرار کردن، یا ناتوانی در کنترل ادرار.21
پیشرفت و تفاوتهای کلیدی با AD:
الگوی پیشرفت: علائم VaD ممکن است واضحتر باشند زمانی که ناگهان پس از یک سکته مغزی رخ میدهند.21 تغییرات در فرآیندهای فکری ممکن است به صورت گامهای نزولی قابل توجه از سطح عملکرد قبلی رخ دهند، برخلاف زوال تدریجی و پایدار که معمولاً در زوال عقل آلزایمر رخ میدهد.21 با این حال، VaD نیز میتواند به صورت بسیار تدریجی، مشابه زوال عقل آلزایمر، توسعه یابد.21
همزیستی: بیماری عروقی و بیماری آلزایمر اغلب با هم رخ میدهند.21 مطالعات نشان دادهاند که بسیاری از افراد مبتلا به زوال عقل و شواهد بیماری عروقی مغزی نیز دارای بیماری آلزایمر هستند.21
علل: VaD ناشی از آسیب به رگهای خونی مغز است، در حالی که AD عمدتاً ناشی از تجمع پروتئینهای آمیلوئید و تاو است.2 عوامل خطر VaD با عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی مانند فشار خون بالا، کلسترول بالا، دیابت و سیگار کشیدن همپوشانی دارند.21
تمایز دقیق بین این انواع زوال عقل نیازمند ارزیابی جامع بالینی، تصویربرداری عصبی و در برخی موارد، بیومارکرها است. درک تفاوتهای ظریف در علائم، سیر بیماری و پاتولوژی زمینهای برای ارائه تشخیص دقیق و برنامهریزی درمانی مناسب برای بیماران ضروری است.
درمانها
در حال حاضر، هیچ درمانی برای بیماری آلزایمر وجود ندارد که بتواند آن را متوقف یا معکوس کند.23 با این حال، درمانهایی برای مدیریت علائم و کند کردن پیشرفت بیماری در دسترس هستند.23 شروع درمان در اسرع وقت برای حفظ سلامت مغز توصیه میشود.23
۱. درمانهای دارویی
داروهای آلزایمر ممکن است تغییرات در حافظه، استدلال و سایر مهارتهای فکری را کند یا به مدیریت آنها کمک کنند.24 مدیریت این علائم میتواند به افراد مبتلا به آلزایمر کمک کند تا تواناییهای خود را برای انجام فعالیتهای روزمره حفظ کرده و استقلال خود را طولانیتر کنند، عواملی که میتوانند کیفیت کلی زندگی را بهبود بخشند.24
مهارکنندههای کولیناستراز: این داروها با مسدود کردن آنزیمی که میتواند آسیب مغزی را در آلزایمر تسریع کند، عمل میکنند.23 آنها ممکن است مشکلات حافظه را بهبود بخشند و خطر تغییرات رفتاری را کاهش دهند.23 این داروها شامل دونپزیل (Donepezil)، گالانتامین (Galantamine) و ریواستیگمین (Rivastigmine) هستند.23
دونپزیل (Aricept): برای درمان تمام مراحل بیماری تأیید شده است و یک بار در روز به صورت قرص مصرف میشود.24
گالانتامین: برای درمان آلزایمر خفیف تا متوسط تأیید شده است.24
ریواستیگمین (Exelon): برای آلزایمر خفیف تا متوسط تأیید شده است.24 یک پچ پوستی ریواستیگمین نیز برای درمان تمام مراحل آلزایمر تأیید شده است.24
ممانتین (Memantine): ممانتین (Namenda) دارویی است که فعل و انفعالات گلوتامات-سلول را محدود میکند.24 ممانتین ممکن است به کند کردن زوال در حافظه و مهارتهای فکری کمک کند.24 همچنین ممکن است در محافظت از سلولهای عصبی نقش داشته باشد.24 ممانتین برای درمان آلزایمر متوسط تا شدید تأیید شده است.24 معمولاً دو بار در روز به صورت قرص یا مایع یا یک بار در روز به صورت قرص با رهش طولانیمدت مصرف میشود.24 FDA همچنین ترکیبی از دونپزیل و ممانتین (Namzaric) را تأیید کرده است.24
درمانهای تعدیلکننده بیماری (Anti-Amyloid Agents):
لکانمب (Lecanemab) و دونانمب (Donanemab): اینها داروهای آنتیآمیلوئید هستند که برای افراد مبتلا به زوال عقل خفیف ناشی از بیماری آلزایمر و اختلال شناختی خفیف ناشی از بیماری آلزایمر تأیید شدهاند.24 لکانمب هر دو هفته یک بار به صورت تزریق وریدی و دونانمب هر چهار هفته یک بار به صورت تزریق وریدی تجویز میشود.24 این داروها آمیلوئید مغز را کاهش داده و زوال در حافظه، استدلال و سایر مهارتهای فکری را به طور متوسط کند میکنند.24 لکانمب در سال ۲۰۲۳ و دونانمب در سال ۲۰۲۴ توسط FDA تأیید شدند، بنابراین اطلاعات محدودی در مورد اثر درمانی طولانیمدت و ایمنی این داروها وجود دارد.24
این داروها میتوانند عوارض جانبی جدی از جمله تورم مغز یا خونریزیهای کوچک در مغز (که به عنوان ناهنجاریهای تصویربرداری مرتبط با آمیلوئید یا ARIA شناخته میشوند) ایجاد کنند.24 به ندرت، این تورم یا خونریزی ممکن است باعث سردرد، سردرگمی، سرگیجه، تغییرات بینایی، تهوع، علائم شبیه سکته مغزی، مشکلات در راه رفتن، تشنج، خونریزیهای بزرگتر مغزی و مرگ شود.24 بسیاری از افراد مبتلا به آلزایمر نمیتوانند لکانمب یا دونانمب را به دلیل چندین عامل که خطر عوارض جانبی جدی را افزایش میدهند، مصرف کنند.24 قبل از شروع این داروها، نیاز به آزمایش برای تعیین وجود آمیلوئید مغز (معمولاً اسکن PET آمیلوئید یا آزمایش مایع مغزی نخاعی) و اسکنهای MRI برای نظارت بر تورم یا خونریزی مغز است.24
رمترنتوگ (Remternetug): این یک داروی جدید است که مانند لکانمب و دونانمب، یک داروی ایمونوتراپی است که آمیلوئید را هدف قرار میدهد.25 این دارو برای افراد مبتلا به آلزایمر در مراحل اولیه است و به عنوان یک ایمونوتراپی نسل دوم توصیف شده است.25
۲. درمانهای غیردارویی
در سالهای اخیر، درمانهای غیردارویی مانند فیزیوتراپی، ورزشدرمانی، سلولدرمانی و نانوذرات پتانسیل زیادی در کاهش پیشرفت بیماری و تسکین علائم بالینی نشان دادهاند.26 این درمانها ممکن است به طور مستقیم برای درمان AD یا به عنوان مکمل درمانهای دارویی به کار روند و بدین ترتیب به طور بالقوه پیشرفت بیماری را کند یا حتی معکوس کنند.26
فعالیتهای شناختی و اجتماعی: مشارکت در فعالیتهای شناختی تحریککننده و تعاملات اجتماعی میتواند به حفظ عملکرد شناختی کمک کند.3
موسیقیدرمانی و هنرهای دیگر: مطالعات نشان دادهاند که موسیقیدرمانی میتواند تأثیرات مثبتی بر وضعیت عاطفی بیماران AD داشته باشد و بهبودهایی در بیان چهره، محتوای گفتار و ارزیابی خلق و خو ایجاد کند.27 این تأثیرات ممکن است طولانیمدتتر از مداخلات غیرموسیقایی باشند.27 مهارتهای حفظ شده، مانند خواندن، گوش دادن به کتاب، داستانگویی، آواز خواندن، گوش دادن به موسیقی، رقصیدن، نقاشی یا انجام کارهای دستی، میتوانند حتی با بدتر شدن علائم نیز باقی بمانند.3
ورزش و فعالیت بدنی: فعالیت بدنی منظم میتواند به کاهش مقاومت به انسولین، افزایش متابولیسم گلوکز مغز، کاهش سطح سیتوکینها در مغز و تحریک نوروپلاستیسیته کمک کند.28 شواهد اپیدمیولوژیک از اثر پیشگیرانه فعالیت بدنی بر خطر AD حمایت میکنند.28
این رویکردهای درمانی، چه دارویی و چه غیردارویی، با هدف بهبود کیفیت زندگی، مدیریت علائم و در برخی موارد، کند کردن پیشرفت بیماری عمل میکنند. با توجه به پیچیدگی پاتوژنز AD، درمانهای ترکیبی که هم پاتولوژی اصلی و هم علائم را هدف قرار میدهند، ممکن است رویکردی منطقی و مؤثرتر باشند.26
مراقبت و مدیریت طولانیمدت
مراقبت از فرد مبتلا به بیماری آلزایمر یا زوال عقل یکی از چالشبرانگیزترین و در عین حال معنادارترین نقشها در زندگی است.29 این مسیر نیازمند صبر، انعطافپذیری و شفقت فراوان است، هم برای فرد عزیز و هم برای خود مراقب.29
۱. مدیریت پزشکی طولانیمدت
مدیریت پزشکی طولانیمدت بیماری آلزایمر شامل نظارت بر پیشرفت بیماری، تنظیم داروها و مدیریت علائم رفتاری و بیماریهای همزمان است.
نظارت بر پیشرفت: معاینات منظم با متخصص مراقبتهای بهداشتی برای نظارت بر پیشرفت بیماری و تنظیم درمانها در صورت نیاز ضروری است.23
مدیریت علائم رفتاری: تغییرات در شخصیت و رفتار، مانند افسردگی، از دست دادن علاقه به فعالیتها، گوشهگیری اجتماعی، نوسانات خلقی، بیاعتمادی به دیگران، عصبانیت یا پرخاشگری، تغییرات در الگوهای خواب، سرگردانی، از دست دادن بازداری و هذیانها، در AD شایع هستند.3
داروهای ضدافسردگی: این داروها میتوانند اضطراب، بیقراری، نوسانات خلقی و افسردگی را درمان کنند.23
داروهای ضدروانپریشی (نورولپتیکها): این داروها میتوانند پارانویا، توهمات و تحریکپذیری را درمان کنند.23
داروهای ضدتشنج: این داروها نیز گاهی اوقات میتوانند تغییرات خلقی را درمان کنند.23
مدیریت بیماریهای همزمان: افراد مبتلا به AD ممکن است دچار عوارض مختلفی شوند، از جمله زوال کلی سلامت جسمانی، عفونتها (مانند ذاتالریه یا عفونتهای پوستی)، تشنج، مشکلات تنفسی و مشکلات بلع.23 مدیریت این بیماریهای همزمان برای بهبود کیفیت زندگی و کاهش بار مراقبت ضروری است. عوارض ناشی از زوال عملکردی شامل زخم بستر، کمآبی یا سوءتغذیه، افتادن و شکستگی استخوان، از دست دادن کنترل ادرار و مدفوع، و مشکلات دندانی است.23
۲. حمایت از خانواده و مراقبان
مراقبان برای آلزایمر و زوال عقل با چالشهای خاصی روبرو هستند.30 مراقبت از فرد مبتلا به آلزایمر یا زوال عقل اغلب شامل یک تیم از افراد است.30
تشکیل تیم حمایتی: توصیه میشود یک تیم مراقبتی جامع تشکیل شود که فراتر از متخصصان پزشکی باشد و شامل اعضای مورد اعتماد خانواده و دوستان باشد.29 این افراد میتوانند انواع مختلفی از حمایت را ارائه دهند، از کمک عاطفی تا وظایف عملی مانند حمل و نقل یا کمک در کارهای خانه.29
به اشتراک گذاشتن تشخیص: مراقبان باید با عزیزان خود همکاری کنند تا تصمیم بگیرند چه اطلاعاتی در مورد تشخیص به چه کسانی به اشتراک گذاشته شود.29 این مکالمات باید تدریجی و با دقت انجام شوند.29
ترویج سلامت مغز: در حالی که پیشرفت زوال عقل قابل کنترل نیست، میتوان بر عواملی که از سلامت کلی مغز حمایت میکنند، تأثیر گذاشت.29 رژیم غذایی MIND، روتینهای خواب ثابت و فعالیت بدنی معنادار (مانند باغبانی، کارهای سبک خانه، سرگرمیهای آشنا یا بازدیدهای اجتماعی) هم حرکت و هم تحریک شناختی را فراهم میکنند.29
رسیدگی پیشگیرانه به ایمنی: ملاحظات ایمنی با پیشرفت زوال عقل اهمیت فزایندهای پیدا میکنند.29 ایمنی خودرو اغلب مستلزم دشوارترین مکالمات است، زیرا رانندگی نشاندهنده استقلال است.29 برای داروها، استفاده از سازماندهنده قرص، دستگاه خودکار یا نظارت یک فرد مورد اعتماد بر مصرف دارو مهم است.29 اصلاحات خانه ممکن است شامل ایمنسازی اقلام بالقوه خطرناک و اطمینان از عدم سرگردانی عزیزتان در بیرون بدون نظارت باشد.29
برنامهریزی برای آینده: برنامهریزی حقوقی و مالی باید بلافاصله پس از تشخیص آغاز شود، در حالی که عزیزتان هنوز میتواند در تصمیمگیری شرکت کند.29 اسناد ضروری شامل دستورالعملهای پیشرفته، تعیین وکالتنامهها و وصیتنامههای بهروز شده است.29
حفاظت از سلامت مراقب: فرسودگی مراقب بر توانایی ارائه مراقبت با کیفیت تأثیر میگذارد.29 شناخت علائم استرس و اجرای استراتژیهای مراقبت از خود ضروری است.29 گروههای حمایتی محلی، خدمات مشاوره و برنامههای مراقبت موقت منابع ارزشمندی را فراهم میکنند.29 ایجاد یک سیستم چرخشی که در آن اعضای مختلف خانواده میتوانند برای کمک، چه همراهی در قرار ملاقاتها یا ارائه تسکین موقت، وارد عمل شوند، مفید است.29
انجمن آلزایمر (Alzheimer's Association) منابع متنوعی را برای حمایت از اعضای خانواده و مراقبان افراد مبتلا به بیماری آلزایمر و زوال عقل فراهم میکند.30 این منابع شامل راهنمایی برای مراحل مختلف مراقبت (مراحل اولیه، میانی و پایانی)، خط کمک ۲۴/۷، گروههای حمایتی جامعه، برنامههای آموزشی و منابع محلی است.30 این سازمان بر اهمیت حفظ سلامت جسمی و عاطفی مراقب تأکید میکند و استراتژیهایی برای مدیریت استرس ارائه میدهد.30
پیشگیری و عوامل خطر
در حالی که بیماری آلزایمر (AD) و زوال عقل مرتبط با آن (ADRDs) برای مدت طولانی غیرقابل پیشگیری و حتی نتیجه اجتنابناپذیر پیری در نظر گرفته میشدند، یافتههای اخیر نشان میدهند که این دیدگاه در حال تغییر است.31
۱. عوامل خطر غیرقابل تغییر
عوامل خطر غیرقابل تغییر ADRDs شامل سن، پلیمورفیسمهای ژنی، جنسیت، نژاد/قومیت و سابقه خانوادگی هستند.28 بزرگترین عامل خطر برای ADRDs افزایش سن است.28 آلل ε4 ژن آپولیپوپروتئین E (APOE) قویترین و شایعترین عامل خطر ژنتیکی است که بیش از نیمی از موارد AD را تحت تأثیر قرار میدهد.9 حمل یک آلل ε4 خطر AD را دو تا سه برابر در زنان افزایش میدهد، در حالی که حمل دو آلل خطر را ده تا پانزده برابر در هر دو جنس افزایش میدهد.4
۲. عوامل خطر قابل تغییر
عدم فعالیت بدنی: تقریباً یک سوم جمعیت بزرگسال در ایالات متحده، اروپا و بریتانیا از نظر بدنی غیرفعال هستند.28 بر اساس برخی مطالعات، عدم فعالیت بدنی میتواند بزرگترین سهم از موارد AD را در کشورهای غربی توضیح دهد.28 مکانیسمهای متعددی میتوانند توضیح دهند که چگونه فعالیت بدنی میتواند پاتوژنز AD را تغییر دهد، از جمله کاهش مقاومت به انسولین، افزایش متابولیسم گلوکز مغز، کاهش سطح سیتوکینها در مغز و تحریک نورو و پلاستیسیته مغز.28 شواهد اپیدمیولوژیک از اثر پیشگیرانه فعالیت بدنی بر خطر AD حمایت میکنند، که مستقل از اثرات یک رژیم غذایی سالم است.28 افراد با روتینهای ورزشی مادامالعمر دارای حجم مغزی بزرگتر و عملکرد اجرایی بهبود یافتهای نسبت به بزرگسالان مسن غیرفعال و همسن هستند.28 ورزش همچنین علائم شناختی و عملکردی را بهبود میبخشد.28
سیگار کشیدن: مطالعات اپیدمیولوژیک تأیید کردهاند که سیگار کشیدن یک عامل خطر برای توسعه ADRDs است، به ویژه برای غیرحاملان APOEε4.31 نقش سیگار کشیدن در توسعه اختلال شناختی ممکن است با بیماری عروقی مرتبط با سیگار کشیدن توضیح داده شود، اما مطالعات اخیر همچنین نوروتوکسینها، مانند فلزات مختلف یا هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای موجود در دود سیگار و گیاه تنباکو را با افزایش خطر ADRDs و افزایش بیومارکرهای در معرض خطر برای AD مرتبط میدانند.31 مطالعات نشان میدهند که ترک سیگار میتواند از موارد زوال عقل جلوگیری کند، زیرا خطر زوال عقل در افرادی که سیگار را ترک کردهاند به سطح افراد هرگز سیگار نکشیده کاهش مییابد.31
رژیم غذایی: مواد مغذی و اقلام غذایی مختلفی مانند اسیدهای چرب غیراشباع امگا ۳، ویتامینها و آنتیاکسیدانها برای نقش محافظتی بالقوه خود در ADRDs مورد بررسی قرار گرفتهاند.31 رژیم غذایی مدیترانهای (مصرف کم گوشت و لبنیات، مصرف زیاد میوه، سبزیجات و ماهی، و مصرف متوسط الکل) بیشترین مطالعه را برای نقش محافظتی خود در ADRDs داشته است.31 پایبندی بیشتر به رژیم غذایی مدیترانهای با خطر کمتر AD مرتبط بوده است.31 سازمان بهداشت جهانی (WHO) توصیه میکند که رژیم غذایی مدیترانهای برای کاهش خطر زوال عقل مفید است و ضرری ندارد.31
آسیب مغزی تروماتیک (TBI): شواهد فزایندهای TBI را به عنوان یک عامل خطر برای AD مطرح کردهاند.31 شدت بیشتر TBI و فرکانس بالاتر آن، خطر توسعه ADRDs را افزایش میدهد.31 اقدامات بهداشت عمومی پیشگیرانه (مانند کمربند ایمنی یا کلاه ایمنی) میتوانند در کاهش TBI مؤثر باشند.31
سایر عوامل: فشار خون بالا، کلسترول بالا، دیابت و چاقی نیز به عنوان عوامل خطر قابل تغییر برای زوال عقل عروقی شناخته شدهاند که اغلب با AD همزیستی دارند.21 مدیریت این شرایط میتواند به طور بالقوه خطر زوال عقل را کاهش دهد.22
تمرکز بر عوامل خطر قابل تغییر، راهبردهای عملی را برای پیشگیری و کاهش بار بیماری آلزایمر ارائه میدهد. این شامل ترویج سبک زندگی سالم، مدیریت بیماریهای مزمن و اجرای اقدامات ایمنی برای جلوگیری از آسیبهای مغزی است. این رویکرد پیشگیرانه، به موازات پیشرفت در درمانهای دارویی، برای مقابله با اپیدمی رو به رشد زوال عقل ضروری است.
مرور پیشرفتهای پژوهشی نوین و درمانهای در حال بررسی
تحقیقات در زمینه بیماری آلزایمر (AD) به سرعت در حال پیشرفت است و رویکردهای درمانی جدیدی در حال بررسی هستند که فراتر از داروهای فعلی برای مدیریت علائم میروند. این پیشرفتها بر درک عمیقتر پاتوفیزیولوژی بیماری و هدف قرار دادن مکانیسمهای اساسی آن متمرکز هستند.
درمانهای هدفمند آمیلوئید و تاو: درمانهای نوظهور، از جمله درمانهای هدفمند آمیلوئید بتا و تاو، ژندرمانی و ایمونوتراپی، پتانسیل تعدیل بیماری را ارائه میدهند.1
ایمونوتراپیهای ضدآمیلوئید: داروهایی مانند لکانمب و دونانمب که قبلاً ذکر شد، نمونههایی از این رویکرد هستند.24 این داروها با استفاده از سیستم ایمنی برای حذف پروتئین آمیلوئید، زوال در حافظه و مهارتهای فکری را کند میکنند.24 مطالعات جدیدتر نشان دادهاند که مداخله زودهنگام با داروهای ضدآمیلوئید ممکن است خطر ابتلا به آلزایمر را در افراد مستعد ژنتیکی کاهش دهد.32 یک مطالعه بینالمللی بر روی افرادی که حامل جهش ژنتیکی نادر منجر به آلزایمر با شروع زودهنگام بودند، نشان داد که در شرکتکنندگانی که درمان را قبل از بروز علائم شناختی آغاز کردند و به طور متوسط ۸ سال دارو دریافت کردند، خطر ابتلا به زوال عقل از تقریباً ۱۰۰٪ به ۵۰٪ کاهش یافت.32 این یافتههای امیدوارکننده نشان میدهد که حذف زودهنگام پلاکها قبل از بروز علائم ممکن است شروع AD را به تأخیر اندازد یا از آن جلوگیری کند.32 این نشاندهنده ورود به عصر جدیدی از تحقیقات آلزایمر است که در آن نه تنها میتوان سیر بیماری را تغییر داد، بلکه پیشگیری با مداخله درمانی نیز ممکن است.32
درمانهای هدفمند تاو: این درمانها عمدتاً شامل مهارکنندههای فسفریلاسیون، مهارکنندههای تجمع، سرکوبکنندههای بیان و ایمونوتراپیها هستند.26
سلولدرمانی و نانوذرات: این رویکردهای غیردارویی پتانسیل زیادی در کاهش پیشرفت بیماری و تسکین علائم بالینی نشان دادهاند.26 آنها ممکن است به عنوان استراتژیهای مؤثر برای مدیریت AD عمل کنند، با حداقل عوارض جانبی شدید، و میتوانند به طور مستقیم برای درمان AD یا به عنوان مکمل درمانهای دارویی به کار روند.26
بیومارکرهای جدید: تحقیقات بر روی توسعه و اعتبارسنجی بیومارکرهای مبتنی بر مدار عملکردی برای آلزایمر متمرکز است.5 بیومارکرهای سیناپسی CSF، مانند نوروگرانین و SNAP-25، در حال بررسی هستند تا مشخص شود آیا آنها در مراحل پیشبالینی پیوستار آلزایمر تغییر میکنند یا خیر.16
رویکردهای جامع و ترکیبی: از آنجایی که عوامل پاتوژنیک AD بسیار پیچیده هستند و درمانهای تکهدف ممکن است برای کند کردن پیشرفت بیماری کافی نباشند، درمان ترکیبی ممکن است یک رویکرد منطقی باشد.26 این شامل ترکیب درمانهای دارویی با مداخلات غیردارویی و سبک زندگی است.
این پیشرفتهای پژوهشی نشاندهنده تغییر پارادایم از مدیریت علائم به سمت تعدیل بیماری و حتی پیشگیری از آن است. اکتشاف مداوم مکانیسمهای مولکولی و ژنتیکی AD، همراه با توسعه فناوریهای تشخیصی و درمانی جدید، امید به آیندهای را افزایش میدهد که در آن بار بیماری آلزایمر به طور قابل توجهی کاهش یابد.
منابع علمی مورد استفاده
این مقاله بر اساس معتبرترین منابع پزشکی از جمله کتابهای رفرنس دانشگاهی (مانند اصول طب داخلی هاریسون، اصول نورولوژی آدامز و ویکتور، DSM-5، کتاب درسی طب آکسفورد و سایر منابع مشابه) و همچنین مقالات منتشرشده در ژورنالهای تخصصی معتبر و ایندکسشده مانند The Lancet Neurology، JAMA Neurology، Neurology (AAN)، Alzheimer's & Dementia (Journal of the Alzheimer's Association) و Nature Reviews Neurology تدوین شده است. لیست کامل منابع به شرح زیر است:
بیماری آلزایمر (AD) همچنان یک چالش بزرگ سلامت عمومی و اقتصادی در مقیاس جهانی است که میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار میدهد و بار سنگینی را بر سیستمهای مراقبت بهداشتی و مراقبان غیررسمی تحمیل میکند.5 درک ما از AD از یک سندرم بالینی صرف به یک فرآیند بیولوژیکی پیوسته تکامل یافته است که سالها قبل از بروز علائم بالینی آغاز میشود.1 این تغییر پارادایم، که با پیشرفت در بیومارکرهای مایع مغزی نخاعی (CSF) و تصویربرداری PET تسهیل شده است، امکان تشخیص زودهنگام و دقیقتر را فراهم میآورد و راه را برای مداخلات پیشگیرانه هموار میکند.4
پاتوفیزیولوژی پیچیده AD، شامل تجمع پروتئینهای آمیلوئید بتا و تاو هایپرفسفریله، نورواینفلامیشن و استرس اکسیداتیو، اهداف متعددی را برای درمانهای جدید فراهم میآورد.2 در حالی که درمانهای دارویی موجود عمدتاً علائم را مدیریت میکنند، ظهور داروهای تعدیلکننده بیماری مانند لکانمب و دونانمب، که پلاکهای آمیلوئید را هدف قرار میدهند، نشاندهنده پیشرفتهای قابل توجهی در کند کردن پیشرفت بیماری است.24 با این حال، نیاز به نظارت دقیق بر عوارض جانبی و انتخاب دقیق بیماران وجود دارد.24
مدیریت جامع AD نیازمند رویکردی چندوجهی است که شامل درمانهای دارویی، مداخلات غیردارویی (مانند فعالیت بدنی، تحریک شناختی و موسیقیدرمانی) و حمایت قوی از مراقبان است.26 مراقبت طولانیمدت، مدیریت علائم رفتاری و بیماریهای همزمان، و برنامهریزی حقوقی و مالی، همگی جنبههای حیاتی برای بهبود کیفیت زندگی بیماران و کاهش بار بر خانوادهها هستند.23
تمرکز بر عوامل خطر قابل تغییر، مانند عدم فعالیت بدنی، سیگار کشیدن، رژیم غذایی ناسالم و بیماریهای مزمن، استراتژیهای عملی را برای پیشگیری ارائه میدهد.28 این اقدامات پیشگیرانه، همراه با پیشرفت در درمانهای هدفمند، پتانسیل قابل توجهی برای کاهش شیوع و تأثیر AD در آینده دارند.
در نهایت، تحقیقات مداوم در زمینه بیومارکرهای جدید، ژندرمانی، سلولدرمانی و رویکردهای ترکیبی، امید به توسعه درمانهای مؤثرتر و حتی پیشگیری از شروع AD را افزایش میدهد.1 همکاری بین رشتههای مختلف و سرمایهگذاری مستمر در تحقیقات برای مقابله با این بیماری پیچیده و بهبود نتایج برای بیماران و خانوادههای آنها ضروری است.